18 03 2021 306041 شناسه:
image

آموزه های رفتاری امام سجاد(علیه السلام) در بیان حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی

پایگاه اطلاع رسانی اسراء:امام سجّاد(علیه‌السلام) می‏ فرماید: حق خدای بزرگ بر تو آن است که او را بندگی کرده، چیزی را شریک او قرار ندهی، هرگاه این حق خداوندی را با اخلاص عمل نمودی، خدای بزرگ بر خود واجب کرده که امور دنیا و آخرت تو را کفایت کند...

امام علی بن حسین بن علی بن ابیطالب (علیهم السلام) مشهور به سجاد، چهارمین امام شیعیان بنا به قولی مشهور، در پنجم شعبان سال ۳۸ هجری قمری متولد شد و در ۱۲ محرم سال ۹۵ هجری قمری به دست ولید بن عبدالملک به شهادت رسید.

امام سجاد(علیه السلام) در اوضاع ناگوار اجتماعی در پیش رو که ارزش های دینی دست خوش تغییر و تحریف امویان قرار گرفته بود، مهمترین کار خویش را در زمینه برقراری پیوند مردم با خداو با دعا آغاز کرد.

چنین بود که مردم تحت تأثیر رو حیات آن حضرت قرار گرفتند و شیفته مرام و روش او شدند و بسیاری از طالبان علم و دانش در مسلک راویان حدیث او در آمدند و از سرچشمه زلال دانش وی که برخاسته از علوم رسول خدا (ص) و امیرالمؤمنین (ع) بود، بهره ها جستند.

لذا بر آن شدیم تا به بهانه فرخنده ولادت با سعادت آن امام همام از بنان حکیم متأله حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی نسبت به رفتار و کردار سید الساجدین (ع) بهره مند شویم.

امام سجاد(ع) و دستیابی به حکمت عبادات

سخنان امام سجاد (سلام‏ الله‌علیه) که بر منبر شام ایراد فرمود، نشان می‏ دهد که حضرات معصومین (علیهم‏السلام) به حکمت عبادات رسیده ‏اند. در بخشهایی از سخنان آن حضرت آمده است: «أنا بن مکّة ومنی، أنا بن زمزم وصفا» من فرزند مکه و منا هستم؛ یعنی آن عبادتی که باید در مکه و منا انجام بگیرد من به آن رسیده ‏ام و آن عبادت مرا به اینجا رساند، نه اینکه من فرزند سرزمین مکه و منا هستم. آنان که در منا زندگی می‏ کنند و اهل آن سرزمین ‏اند فرزند منا نیستند؛ آنکه قربانی می‏ دهد تا دین زنده و محفوظ بماند او فرزند مناست. با اینکه در این مسافرت حسین‏ بن علی(سلام ‏الله‌علیه) از مکّه برگشت و دیگر به مشعر و منا و عرفات نرفت و در منی قربانی نکرد، قبل از روز دهم ذی الحجه حضرت از مکّه به طرف کوفه حرکت کردند، امام سجاد (علیه ‏السلام) هم به منا نرفت و قربانی نکرد، با این وجود فرمود: من فرزند مکه و منا هستم.

آن کسی که حاضر است بهترین شهدا را نثار و ایثار کند تا دین خدا محفوظ بماند، او به حقیقتِ قربانی رسیده است؛ او فرزند مناست گرچه منا نرفته باشد.

خداوند کریم در بیان حکمت قربانی، می‏ فرماید: این قربانی کردنْ ظاهری دارد و باطنی. ظاهر قربانی به خدا نمی‏ رسد؛ امّا باطن آن به خدا می‏ رسد. ﴿لن ینال الله لحومها ولا دماؤها ولکن یناله التقوی) یعنی گوشت و خون قربانی به خدا نمی ‏رسد ولی آن تقوایی که در قربانی و کشتن گوسفند و شتر، که روح و درون و حکمت این عبادت است، به خدا می ‏رسد.

در جاهلیت وقتی قربانی می‏ کردند، مقداری از گوشت قربانی را به دیوار کعبه می‏ آویختند و مقداری از خون آن را به دیوار می‏ مالیدند تا قبول بشود!

اما اسلام روی این کار خطّ بطلان کشید. پس انسان متّقی که در حقیقت به باطن عبادت رسیده و می‏ کوشد که به حکمت نهایی عبادت برسد به خدا می‏رسد.(1)

معظم له در قلمی زیبا به کلام گهربارزینت عبادت کنند گان در رابطه با حقوق قلب و چشم در راستای بینش واقعی حقایق الهی پرداخته و مرقوم داشتند:

پوشاندن چشم از نگاه حرام و نگریستن به آنچه را که خدا امر فرموده، از حقوق چشم به شمار می ‏آید.چشم را پیامبرِ دلْ نامیدند که فرمان او می‏ برد و هرگونه نگاه بیجا، ظلم و تعدی در حق اوست و آن را تیر زهرآگین از تیرهای شیطان دانسته ‏اند که با نگاه حرام، تیرِ آن به جان انسان اصابت می‏ کند.

 خداوند چشم را در انسان قرارداد تا حقایق هستی را مشاهده نموده و به عظمت خالق پی برد؛ نه اینکه هر چه در مقابلش افتاد بنگرد و دل را تحریک کند. بسیاری از اضطراباتِ قلب به واسطه نگاه های آلوده و حرام است. زمانی که نگاه پاک باشد دل روشن می‏ شود، ولی زمانی که چشم آلوده به گناه شد، لغزش دل بر صاحبش آشکار می ‏گردد و زمانی که حق بصر ادا شود، شخص اهل بصیرت می ‏شود و حق آن را امام سجاد(علیهالسلام) در راستای آیه کریمه سوره نور تفسیر می‏فرماید که :«حق البصرِ اَنْ تغضَّه عما لا یحلُّ لک و تعتبر بالنظر به»؛ حق بینایی آن است که آن را بپوشانی از آنچه دیدن آن حرام است و با دیده عبرت‏ انگیز به حوادث بنگری.(2)

ایشان با استناد به فرمایشات آن حضرت حق خدای بزرگ بر انسان را بندگی مخلصانه یک بنده مطرح کرده و آورده اند:

امام سجّاد(علیهالسلام) می‏ فرماید: حق خدای بزرگ بر تو آن است که او را بندگی کرده، چیزی را شریک او قرار ندهی، هرگاه این حق خداوندی را با اخلاص عمل نمودی، خدای بزرگ بر خود واجب کرده که امور دنیا و آخرت تو را کفایت کند.

این استاد برجستۀ حوزه علمیه در قلمی دیگر به گوشه ای از دیگر حالات معنوی و رفتاری آن حضرت پرداخته و مرقوم داشتند:

وقتی انسان دست به دعا برداشت، طبق روایات و سنت معصومین (علیهم ‏السلام) مستحب است آن را بر سر و صورت خود بکشد؛ برای اینکه لطف خدا به این دست پاسخ داده است. دستی که به سوی خدا دراز شود، یقیناً خالی بر نمی‏ گردد و دستی که عطای الهی را دریافت کرد، گرامی است، لذا خوب است آن را به صورت یا به سر بکشد.گاهی امام سجاد (سلام ‏اللهعلیه) چیزی که به سائل مرحمت می‏ فرمودند، دست مبارک را می‏ بویید و می‏ گفت: این دست به دست الهی رسیده؛ چون خدا فرمود: ﴿هو یقبل التوبة عن عباده ویأخذ الصدقات﴾ (3)

حضرت امام سجاد (علیهالسلام) اگر کلوخی را در معبر می‏دیدند از مرکب پیاده می‏ شدند و آن را از راه، دور می‏ کردند که مزاحم رهگذر نشود.

حضرت مسیح(علیهالسلام) از کنار گوری می‏گذشت که صاحب آن قبر را معذّب دید. سال بعد، هنگام عبور از کنار آن گور، صاحب آن را در عذاب ندید. پرسید: خدایا! عامل رفع عذاب او چه بود؟ فرمود: فرزند او بزرگ شد و راهی را اصلاح کرد و یتیمی را مکان داد. از این‏ رو، از گناه او صرف نظر شد. (4)

------------------------------------------------------------------------

(1)حکمت عبادات ، ص 35

(2)حق وتکلیف دراسلام ص304

(3)حکمت عبادات ص215

(4)انتظاربشرازدین ص209