منظور از ذنب در آیه شریفه ﴿اِنّا فَتَحنا لَكَ فَتحًا مُبینا * لِیغفِرَ لَكَ اللهُ ما تَقَدَّمَ مِن ذَنبِكَ و ما تَاَخَّرَ و یتِمَّ نِعمَتَهُ عَلَیكَ و یهدِیكَ صِرطًا مُستَقیما﴾[1]، گمان واهی مشركان در حق پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است. گناه پنداری آنان، به دو امر اعتقادی و حقوقی بود؛ اعتقادی از آن جهت كه ایشان بت پرستی را نفی و عبادت بت و امثال آن را نكوهش كرده بودند، و حقوقی هم كشتن مشركان در جنگهای بدر و نظیر آن بود. با گسترش اسلام و روشن شدن توحید و حقانیت اسلام، پندار گناه اعتقادی برطرف شد و با گذشت كریمانه رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) پس از فتح مكه، پندار گناه حقوقی نیز از بین رفت.
اسناد ذنب به رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) طبق گمان مشركان، نظیر اسناد گناه به حضرت موسی (علیه السلام) طبق پندار فرعون بود: ﴿و لَهُم عَلَی ذَنب فَاَخافُ اَن یقتُلون﴾.[2]
آیه دیگر كه موهم این معنا است، آیه ﴿عَفَا اللهُ عَنكَ لِمَ اَذِنتَ لَهُم حَتّی یتَبَینَ لَكَ الَّذینَ صَدَقوا و تَعلَمَ الكاذِبین﴾[3] است. عتاب خدا در این آیه، در واقع بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نیست، بلكه برای این است كه امت بشنوند و مضمون آن را به كار بندند؛ مانند اینكه خدا میفرماید: «ای پیامبر! اگر شرك آوری همه اعمال و كردارت تباه میشود». در عرف رایج عرب اصطلاحاً به آن: «اِیاكِ اعْنِی وَ اسْمَعِی یا جَارَةُ»؛ یعنی به تو میگویم كه همسایه بشنود، میگویند.
[1] ـ سوره فتح، آیات 1 ـ 2.
[2] ـ سوره شعراء، آیه 14.
[3] ـ سوره توبه، آیه 43.