بنیان گذاری حکمت متعالیه از شگفت آورترین اتفاقات حیات علمی صدرالمتالهین

29 05 2022 563311 شناسه:
image

همزمان با اول خرداد روز بزرگداشت ملاصدرا (صدرالمتالهین)، حجت الاسلام والمسلمین مرتضی جوادی آملی جلسه درس اسفار خود در اول و دوم خرداد را به موضوع حیات علمی ملاصدرا اختصاص دادند.

استاد مرتضی جوادی آملی اظهار داشت: روز بزرگداشت صدرالمتالهین، فرصت مناسبی است تا مطالبی را فهرست وار مربوط به حیات علمی ایشان یاد آوری شویم تا ضمن ادای دین به این استاد بزرگ حکمت و فلسفه، راهی برای تحقیق پژوهشگران و علاقه مندان به حکمت نیز باشد.

حجت الاسلام و المسلمین مرتضی جوادی آملی ادامه داد: شخصیت ملاصدرا را در سه فصل می توان مورد بررسی قرار داد، فصل اول آنچه مربوط به زمان پیش از حیات ملاصدرا است و آن جریان های فراوان علمی و نحله های مختلف در زمینه های گوناگون فلسفی، عرفانی، تفسیر و دیگر علوم بودند که قبل از ولادت ملاصدرا وجود داشتند. این فصل و این دوران را هیچ کس به اندازه صدرالمتالهین بررسی نکرده و آثار ملاصدرا نشان می دهد که همه شخصیت های علمی پیش از خود را دقیق مورد بررسی قرار داده و عمیقا وارد نظریات آنها شده و با اشراف نسبت به آنچه می اندیشیده اند، آثارشان را مورد مداقه قرار داده است. البته هر چند نسبت به بعضی از شخصیت های ممتاز گذشته مانند بوعلی سینا و حکیم سهروردی و فارابی و محقق طوسی و ابن عربی، معامله دیگری داشته و احترام ویژه ای برای این بزرگواران قائل بوده است، اما تمامی آثار گذشتگان را مورد بررسی قرار داده است.  

ایشان اظهار داشت: چیزی از علم نبود که صدرالمتالهین به آن توجه نکند و در مورد آن قضاوت و داوری نکند،هر اندیشه کلانی که می توانست سیر فکری جامعه را جلب کند، ایشان آنها را مورد نقد و بررسی و تحقیق قرار داد و با آن قلم قاطع و نگاه نقادانه، همه نظریات را مورد توجه قرار می داد؛ این فصل از حیات علمی صدالمتالهین باید مورد توجه محققین و مدرسین قرار گیرد.

فصل دوم از زندگی ملاصدرا از نقطه ولادت تا رحلت ایشان است که این فصل، یک فصل پیچیده ای است و لازم است تا ما نیز توجه ویژه ای به آن داشته باشیم.

ایشان بیان داشت: ملاصدرا با جلال و شکوهی وارد حوزه علم شدند، وی با توجه به امکانات خوب اقتصادی که از آن برخوردار بود، دارای کتابخانه غنی شخصی نیز بود و علاوه بر این او از نظر فردی نیز ممتاز بود، علاوه بر زکاوت به معنای اخلاق و تربیت ویژه، دارای ذکاوت به معنای تیزهوشی نیز بود و با این همه برخورداری از اساتید بزرگ حکمت و بر سفره افرادی چون فارابی، بوعلی سینا و خواجه نشستن و هم بحثی های خوب، که هر کدام به تنهایی برای پروراندن انسانی که علاقه دارد تا بنیان های خود را داشته باشد، بسیار مغتنم و بابرکت است، ملاصدرا همه اینها را با همدیگر داشت و این موارد از او مردی بزرگ ساخت.

ایشان اظهار داشت: در میان اساتید و اساتین بزرگی که ملاصدرا از آنها کسب فیض کرده است، دو نفر از آنها نقش آفرینی بیشتری داشتند، یکی مرحوم شیخ الاسلام شیخ بهایی استاد علوم نقلی و دیگری مرحوم میرداماد معلم ثالث استاد علوم عقلی ایشان است که در ساخت صدرالمتالهین نقش داشتند، و نوع ادب و احترام و تکریم و تعامل کریمانه صدرالمتالهین با شیخ بهایی و مرحوم میرداماد نشان از عظمت این شاگرد و جایگاه ویژه این اساتید در نظر او دارد که حوزه های علمیه باید تلاش کنند تا این اساتید و اساتین حکمت شناخته شوند و بتوانیم آنها را به درستی به جامعه علمی معرفی کنیم.

 

استاد مرتضی جوادی آملی درباره مهمترین اتفاق زندگی حیات علمی ملاصدرا بیان داشت: مهمترین اتفاق و شگفت آورترین اتفاق که می توان آن را به قلم آورد این بود که صدرالمتالهین بر همه این علوم گذشته که از اساتید بزرگ علم و معرفت به دست آورده بود، فائق آمد و هیچ اندیشه ای نتوانست او را مهار کند و او در بند هیچ اندیشه ای قرار نگرفت. مهمترین نقطه عطف زندگی او این بود که ضمن آشنایی با این علوم و تسلط بر همه افکار پیش از خودش، یک بنیان و یک مکتبی را ساخت که تا کنون نه هیچ سابقه ای و نه هیچ لاحقه ای نداشته است و بزرگان حکمت افتخارشان این است که بر سر سفره این مکتب نشسته اند.

بنیان گذاری حکمت متعالیه از شگفت آورترین اتفاقات حیات علمی صدرالمتالهین
عمده ترین مسئله ای که در حکمت متعالیه دیده شده همراهی و موافقت با شریعت است

 همزمان با اول خرداد روز بزرگداشت ملاصدرا (صدرالمتالهین)، حجت الاسلام والمسلمین مرتضی جوادی آملی جلسه درس اسفار خود را به موضوع حیات علمی ملاصدرا اختصاص دادند.

استاد مرتضی جوادی آملی اظهار داشت: روز بزرگداشت صدرالمتالهین، فرصت مناسبی است تا مطالبی را فهرست وار مربوط به حیات علمی ایشان یاد آوری شویم تا ضمن ادای دین به این استاد بزرگ حکمت و فلسفه، راهی برای تحقیق پژوهشگران و علاقه مندان به حکمت نیز باشد.

شخصیت ملاصدرا را در سه فصل می توان مورد بررسی قرار داد، فصل اول آنچه مربوط به زمان پیش از حیات ملاصدرا است و آن جریان های فراوان علمی و نحله های مختلف در زمینه های گوناگون فلسفی، عرفانی، تفسیر و دیگر علوم بودند که قبل از ولادت ملاصدرا وجود داشتند. این فصل و این دوران را هیچ کس به اندازه صدرالمتالهین بررسی نکرده و آثار ملاصدرا نشان می دهد که همه شخصیت های علمی پیش از خود را دقیق مورد بررسی قرار داده و عمیقا وارد نظریات آنها شده و با اشراف نسبت به آنچه می اندیشیده اند، آثارشان را مورد مداقه قرار داده است. البته هر چند نسبت به بعضی از شخصیت های ممتاز گذشته مانند بوعلی سینا و حکیم سهروردی و فارابی و محقق طوسی و ابن عربی، معامله دیگری داشته و احترام ویژه ای برای این بزرگواران قائل بوده است، اما تمامی آثار گذشتگان را مورد بررسی قرار داده است.  

 چیزی از علم نبود که صدرالمتالهین به آن توجه نکند و در مورد آن قضاوت و داوری نکند،هر اندیشه کلانی که می توانست سیر فکری جامعه را جلب کند، ایشان آنها را مورد نقد و بررسی و تحقیق قرار داد و با آن قلم قاطع و نگاه نقادانه، همه نظریات را مورد توجه قرار می داد؛ این فصل از حیات علمی صدالمتالهین باید مورد توجه محققین و مدرسین قرار گیرد.

فصل دوم از زندگی ملاصدرا از نقطه ولادت تا رحلت ایشان است که این فصل، یک فصل پیچیده ای است و لازم است تا ما نیز توجه ویژه ای به آن داشته باشیم.

ملاصدرا با جلال و شکوهی وارد حوزه علم شدند، وی با توجه به امکانات خوب اقتصادی که از آن برخوردار بود، دارای کتابخانه غنی شخصی نیز بود و علاوه بر این او از نظر فردی نیز ممتاز بود، علاوه بر زکاوت به معنای اخلاق و تربیت ویژه، دارای ذکاوت به معنای تیزهوشی نیز بود و با این همه استفاده از اساتید بزرگ حکمت و بر سفره علم افرادی چون فارابی، بوعلی سینا و خواجه نشستن و برخورداری از اساتید بزرگ و هم بحثی های خوب، که هر کدام به تنهایی برای پروراندن انسانی که علاقه دارد تا بنیان های خود را داشته باشد، بسیار مغتنم و بابرکت است، ملاصدرا همه اینها را با همدیگر داشت و این موارد از او مردی بزرگ ساخت.

در میان اساتید و اساتین بزرگی که ملاصدرا از آنها کسب فیض کرده است، دو نفر از آنها نقش آفرینی بیشتری داشتند، یکی مرحوم شیخ الاسلام شیخ بهایی استاد علوم نقلی و دیگری مرحوم میرداماد معلم ثالث استاد علوم عقلی ایشان است که در ساخت صدرالمتالهین نقش داشتند، و نوع ادب و احترام و تکریم و تعامل کریمانه صدرالمتالهین با شیخ بهایی و مرحوم میرداماد نشان از عظمت این شاگرد و جایگاه ویژه این اساتید در نظر او دارد که حوزه های علمیه باید تلاش کنند تا این اساتید و اساتین حکمت شناخته شوند و بتوانیم آنها را به درستی به جامعه علمی معرفی کنیم.

 
مهمترین اتفاق زندگی حیات علمی ملاصدرا
 مهمترین اتفاق و شگفت آورترین اتفاق که می توان آن را به قلم آورد این بود که صدرالمتالهین بر همه این علوم گذشته که از اساتید بزرگ علم و معرفت به دست آورده بود، فائق آمد و هیچ اندیشه ای نتوانست او را مهار کند و او در بند هیچ اندیشه ای قرار نگرفت. مهمترین نقطه عطف زندگی او این بود که ضمن آشنایی با این علوم و تسلط بر همه افکار پیش از خودش، یک بنیان و یک مکتبی را ساخت که تا کنون نه هیچ سابقه ای و نه هیچ لاحقه ای نداشته است و بزرگان حکمت افتخارشان این است که بر سر سفره این مکتب نشسته اند.

ملاصدرا با علم به اندیشه های سابق، اما متوقف نشد بلکه گذشته را کنار زد و طرحی نو در انداخت، هر آنچه در گذشته بود ضمن پذیرش بخشی از آنها، اما آنها را هم به لحاظ فکری و هم به لحاظ ساختاری کنار گذاشت و با احترام به آن مشربها، نوع نگاه شان، مسئله، چینش و ساختار آنها را تغییر داد و این کاری است کارستان چرا که او تنها بود و نه تنها در آن زمان با او همراهی نمی کردند بلکه بر طبل مخالفت با او نیز می کوبیدند.

باید تولید حکمت متعالیه را بزرگترین و شگفت آورتین و اعجاب آورتین اتفاقی دانست که ملاصدرا بنیان نهاد و ما باید بدانیم که این حکمت متعالیه تنها متعلق به فلسفه نیست، بلکه در تمام علوم رخنه می کند و آنها را معرفی می کند و  ما امروز باید قدردان دستگاه فلسفه و این حکمت متعالیه باشیم.
 

ایشان ادامه داد: ملاصدرا با علم به اندیشه های سابق، اما متوقف نشد بلکه گذشته را کنار زد و طرحی نو در انداخت، هر آنچه در گذشته بود ضمن پذیرش بخشی از آنها، اما آنها را هم به لحاظ فکری و هم به لحاظ ساختاری کنار گذاشت و با احترام به آن مشربها، نوع نگاه شان، مسئله، چینش و ساختار آنها را تغییر داد و این کاری است کارستان چرا که او تنها بود و نه تنها در آن زمان با او همراهی نمی کردند بلکه بر طبل مخالفت با او نیز می کوبیدند.

استاد مرتضی جوادی آملی اظهار داشت: باید تولید حکمت متعالیه را بزرگترین و شگفت آورتین و اعجاب آورتین اتفاقی دانست که ملاصدرا بنیان نهاد و ما باید بدانیم که این حکمت متعالیه تنها متعلق به فلسفه نیست، بلکه در تمام علوم رخنه می کند و آنها را معرفی می کند و  ما امروز باید قدردان دستگاه فلسفه و این حکمت متعالیه باشیم.

این استاد فلسفه اظهار داشت: یک مسئله ای که باید مد نظر داشت این است که هیچ حکمتی به اندازه حکمت ملاصدرا، آمیختگی با مسائل وحی و دین و شریعت نداشته است. هر چند خود حکماء سر سفره قرآن بودند اما این حکمت به این حدّ آمیختگی داشته باشد و صدرالمتالهین این دو تا مساله را کنار هم بگذارد، یک: نظام فلسفی را در دستگاه فلسفی با همان منهج و روش عقلی حفظ کند و دوم اینکه عدم مخالفت بلکه موافقت با شریعت را در متن همین هویت فلسفی اش قرار بدهد و اصرار داشته باشد آن چیزی که در فهم ما آمده مطابق است با آنچه در شریعت است و آنچه از شریعت گفته شده عین همان چیزی است که ما فهمیدیم، این از عمده ترین مسائلی است که در حکمت متعالیه دیده شده و این قابل توجه است.


مطالب مرتبط

دیدگاه شما درباره این مطلب
0 Comments