
خدای سبحان، انسان را آفرید تا به کمال شایسته خود نائل شود. انسان برای رسیدن به کمال شایسته خویش، نیازمند راهنمایی است تا از رهگذر این راهنمایی، به هدف خود برسد.
از این رو، قرآن کریم را به عنوان راهنما در اختیارش قرار داده است. شیوه قرآن در بیان آموزههای دین، به صورت خطاب است و چون خدای متعال، کمال مطلق است، خطاب کمال مطلق به انسان، ثمرات و آثاری دارد و آنها عبارتند از:
1. خداوند، با خطاب قرار دادن انسانها، به آنان شخصیت میدهد و از آنان انسانهایی متعهد و مسئول میسازد؛
2. خداوند با خطاب خود، لذت حضور در حریم و محضر خود را به مخاطبان میچشاند تا هنگامی که معارف و حقایق را دریافت میکنند، آنها را در قلبشان ثابت و مستقر گردانند و در حال انجام اعمال و عبادت عملی، رنج و خستگی را احساس نکنند.
خداي سبحان در سوره مبارکه بقره، خطاب به مؤمنان میفرمايد: ﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ وَ اشْكُرُوا لِلَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُون﴾[1]؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید، از نعمتهای پاکیزهای که به شما روزی دادهایم، بخورید و شکر خدا را به جا آورید، اگر او را پرستش میکنید. خداوند در این آیه شریفه، از اهل ایمان خواسته است که به چند چیز توجه کنند:
1. نعمتهای پاک و حلال که ممنوعیتی ندارند و هماهنگ با طبع و فطرت سالم انسانیاند، و برای مؤمنان آفریده شدهاند و باید از آنها بهره بهینه ببرند.
خداوند روزیهایی که میآفریند، برای همه آدمیان است و همگان از آن بهره میبرند؛ اما مؤمنان، این ویژگی را دارند که از آن روزیهای حلال و پاکیزه، «بهره صحیح» میبرند و با بهرهبرداری صحیح و درست از آنها، نیرو و توان میگیرند تا وظایف خود را به درستی انجام دهند.
2. به لحاظ این که قرآن، کتابی است که برای هدایت همگان و در همه زمانها فرو فرستاده شده و از این جهت، کتابی جهان شمول است، انسانها را به گونهای هدایت میکند که نه راه افراط را در پیش گیرند و همچون برخی زاهدمنشان، حلالهای خدا را بر خود حرام سازند و نه راه تفریط را در پیش گیرند تا حرام خدا را حلال کنند؛ بلکه باید از روزیهای پاکیزه، بهترین استفاده را داشته باشند.
3. مؤمنان در این آیه، به شکرگزاری خدا مأمور شدهاند، اگر خدا را پرستش میکنند.
انسان موحدی که خداوند را ولی نعمت خود میشناسد، شکر نعمتها را به خود واجب میداند و فقط او را میپرستد و در برابر نعمت او سپاس گزاری میکند.
شکرگزاری خدا، سه گونه دارد: شکر قلبی، جوارحی و زبانی. اعتقاد به این که نعمت، از خدای سبحان است، شکر قلبی است، به کارگیری نعمت و مصرف نمودن آن در جای مناسب خود، شکر جوارحی است و خدا را با زبان سپاس کردن، شکر لسانی است.
4. شکر نعمتهای الهی، گونهای عبادت است و عبادت نیز مصداق کامل شکر اوست؛ یعنی آدمی، وقتی با قلب و اعضا و زبان خود، سپاس نعمتهای خدا را به جا میآورد، همین خود عبادت و اطاعت خدا است و خود عبادت نیز غیر از شکر نعمت خدا نیست؛ زیرا انسانی که همه نعمتها را از خدا میداند و به آن اعتقاد دارد، نعمتها بدون اسراف و تبذیر در جای خود مصرف میکند و این، به جای خود مصرف کردن، یعنی این که در مواردی که خدای سبحان به او امر کرده، مصرف میکند و با زبان، حمد و سپاس الهی را به جا میآورد.
5. عبادت انسان در برابر خدای متعال، فقط برای اوست، نه برای رهایی از رنج دوزخ و یا رسیدن به گنج بهشت. به دیگر سخن، انسان مؤمن، فقط خدا را خالصانه، دوستانه، آزادانه و کریمانه عبادت میکند، نه هراسناکانه و سوداگرانه. توضیح آن که انسانهایی که به عبادت خدا میپردازند، سه دستهاند: برخی خدا را «سوداگرانه» عبادت میکنند. اینها کسانی هستند که خدا را برای دستیابی به بهشت و نعمتهایش عبادت میکنند و اگر در دنیا از لذتی چشم پوشی میکنند، در واقع، از لذت زودگذر دنیا میگذرند. برخی دیگر، خدا را برای نرفتن به جهنم و ترس از عذاب الهى عبادت میکنند، مانند بردگانی که برای فرار از ترس کیفر، فرمان مولایشان را به کار میبندند؛ اما انسانهای مؤمن، «خالصانه» خدا را عبادت میکنند؛ چون فقط خدا را میخواهند و مطلوب آنها، تنها خداست. آنها «دوستانه» خدا را عبادت میکنند؛ زیرا تنها خدا را دوست دارند، نه بهشت او را. آنها همچنین «آزادانه» خدا را عبادت میکنند؛ زیرا آنها از خود آزادند و به خود و لذت و رنج خود نمیاندیشند و فقط به خدای متعالی و لقاء او دل بستهاند و خدا را «کریمانه» عبادت میکنند؛ زیرا کرامت خود را در این میدانند و مییابند که تنها با تقوایان و پروا پیشگانند که نزد خداوند، کرامت دارند.
بر این اساس نتیجه میگیریم که خدای سبحان برای کمال انسانها، هم نعمتهای عادی را آفرید و در اختیار آنها قرار داد و هم نعمتهای معنوی را به صورت برنامههای هدایت، به دست آنان سپرد. تا مؤمنان، با استفاده بهینه از نعمتهای عادی و مصرف صحیح آنها، شکر نعمت الهی را به جا آورند و با اجرای برنامه هدایت الهی، تنها او را خالصانه و به عشق و محبت او و بریدگی از هر تعلقی جز تعلق به او برای حفظ کرامت در پیشگاه او، او را عبادت و پرستش کنند.
[1]. سوره بقره، آیه 172