
بسم الله الرحمن الرحیم
تبیینِ منزلت والای مظاهر اسمای حسنای الهی كه حضرت امام صادق (علیهالسلام)، از بارزترین مصادیق آن است، میسور اَحَدی در گستره زمان و پهنه زمین و به هیچ زبانی نبوده و نیست. زیرا قرآنی كه اگر بر سلسله جبال فرود آید و مایه فروپاشی آنها میشود: ﴿لو أنزلنا هذا القران علی جبلٍ لرأیته خاشعاً متصدّعا﴾[1]، همتای اینان است و این معصومان (علیهمالسلام) همسان آناند، و هرگز از هم جدا نبوده و در هیچ درجهای از مراتب هستی، دور از یكدیگر نخواهند بود. و همانطور كه جز مطهّران، به حرم اَمن وحی الهی بار نمییابند: ﴿لا یمسّه إلاّ المطهّرون﴾[2]، غیر از طاهرْ دلانِ ناب، به حریم بلند خلفای الهی راه نخواهند داشت؛ لیكن میتوان قطرهای از دریای معارفِ اینان، و تأثیر شگرفی را که در استعلای تمدن بشری داشتهاند، در طی چند نکته بیان کرد:
فراگیری علم تمدن ساز
علمی كه مدنیت انسان را تأمین مینماید، در بیان رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به عنوانِ متنِ وحیانی چنین آمد: «إنّما العلم ثلاثةٌ؛ آیةٌ محكمةٌ، أو فریضةٌ عادلةٌ، أو سنّة قائمة»[3]؛ دانش واقعی همانا فراگیری اصول اعتقادی، اخلاق فاضله و احكام و قوانین فقهی و حقوقی است که در گفتار گهربار امام صادق (علیهالسلام)، به عنوان تحریر متن مزبور چنین آمده است: «وَجَدْتُ علم الناسِ كلّه فی اَربع: أوّلها اَن تعرِفَ ربّك و الثانی اَن تعرِفَ ما صَنَعَ بكَ و الثالث اَن تَعرِفَ ما أراد منكَ و الرابع اَنْ تَعْرِفَ ما یخْرِجُكَ مِن دِینك».[4] علمِ نافعِ فرد و جامعه، به لحاظ دنیا و آخرت، به چهار رشته اساسی كه هر كدام شعبههای فرعی فراوان دارند، منقسم است:
اوّل؛ خداشناسی كه فن فقه اكبر، یعنی حكمت و كلام الهی، عهدهدار آن است.
دوم؛ انسان شناسی كه شناخت بدن آن به عهده فن طبیعی، و معرفت روح وی كه نفخه خداست، به عهده فنّ معرفت نفس میباشد.
سوم؛ حكمت عملی كه فن شریف فقه اوسط و اصغر، كفیل آن است.
چهارم؛ آسیبشناسی در فنون سهگانه قبلی، یعنی شناسایی آنچه مایه الحاد فكری در مسائل اعتقادی است.
عصاره بیان امام صادق (علیهالسلام) كه شرح سخن نغز و پر مغز حضرت رسول گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم) است، لزوم تحصیلِ معرفتِ جامعِ اصول و فروع است كه در جوامع الكلمِ عترت پیامبر اسلام آمده است.
اهمیت تفقّه در دین
تفقّه در دین كه مورد عنایت قرآن مجید است: ﴿لیتفقّهوا فی الدّین﴾[5]، خیر كثیری است كه در قرآن از آن به حكمت یاد شده است: ﴿و مَن یؤتَ الحكمةَ فقد اُوْتی خیراً كثیراً﴾[6]، زیرا حضرت امام صادق (علیهالسلام) فرمود: «اِنَّ الحِكْمَة، المعرفةُ و التفقّه فی الدّین فمَن فَقِه منكم فهو حكیم، و ما اَحَدٌ یمُوتُ مِنَ المؤمنین اَحبّ اِلی إبلیس من فقیه».[7]
تفقّه در دین كه همان كارشناسی فن اصول و فروع دین است، بركات بیشماری دارد كه مهمّترین آن، در قرآن كریم، به عنوانِ انذار و هراسناك نمودن مردم از جریان دشوار برزخ و دوزخ است: ﴿و لینذروا قومهم إذا رجعوا إلیهم﴾.[8] ترس از عرصه معاد، مؤثّرترین عامل برای امتثال دستورهای خُداست، چنانكه فراموشی آن بدترین سبب برای ابتلا به گناه است: ﴿اِنّ الّذین یضلّون عن سبیل الله لهم عذابٌ شدیدٌ بما نَسُوا یومَ الحساب﴾.[9]
بنابراین روحانی متعهّد، وقتی توفیق ایفای این پیمان خدا دارد كه خود مصداق آیه ﴿إنّما یخشی الله من عباده العلماء﴾[10] باشد، وگرنه سخن عالمِ محرومِ از فیضِ خشیت، مخاطب را به فوز خوف از معاد نائل نمیكند و بدون هراس از محكمه عدل، از لذائذی كه دوزخ پیچیده به آن است: «النّارَ حُفّت بالشّهوات»[11]، صرف نظر نمیکند. چه اینكه دشواریهای سامان یافته اطراف بهشت: «الجنّةَ حُفّت بالمكاره»[12]، بدون خوف از معاد و شوق به بهشت، تحمّل نخواهد شد.
فقه، پایه و اساس جامعه اسلامی
نظام اسلامی كه بر پایه فقهِ جامعِ اجتهاد و جهاد، و در بردارنده اصول و فروع تأسیس شده است، پویایی و شکوفایی خویش را مدیون نهادینه شدن اركان فن شریف فقه، در دستگاههای تقنین، اجرا و قضا میداند، و اگر مسئولانِ محترمِ قوای یاد شده، در ساحت فقه اكبر (اصول اعتقادی)، فقه اوسط (اخلاق فاضله) و فقه اصغر (دستورهای عملی) خاضع بوده و معتقدانه و متخلّقانه به قوانین مصوّب بنگرند و عمل كنند، شامه جامعه از استشمام بوی گزنده فقر و فساد و تبعیض، مصون شده و از رائحه دلانگیزِ رفاه، عدل، مواسات و مساوات بهرهور میشود.
امام صادق (علیهالسلام) حیات معقول و مقبول جامعه انسانی را مرهون شش اصل میداند كه سه اصل آن، به بخش فرهنگ، بهداشت و امنیت بر میگردد كه ضامن استقلال مرز و بوم و آزادی شهروندان است، و سه اصل دیگر آن مربوط به بخش محیط زیست و اقتصاد سالم، با كشاورزی، دامپروری و مانند آن است؛ امّا اصول سهگانه اول: «لا یستغنی أهلُ كلِّ بلدٍ عن ثلاثة، یفزع إلیهم فی أمر دنیاهم و آخرتهم، فإن عدموا ذلك كانوا همجاً: فقیهٌ عالِمٌ وَرِعٌ و أمیرٌ خیرٌ مُطاعٌ و طبیبٌ بصیر ثِقَة.»[13]؛ برای تأمین تمدّن انسانی، وجود سه شخصیت ضروری است؛ فقیه وارسته و آگاه به زمان، و فرمانروای خیرخواه و مردمی كه مورد پذیرش و اطاعت جامعه باشد، و طبیبِ حاذقِ مورد اطمینان، زیرا در غیر این صورت زندگی معقول حاصل نخواهد شد.
اما اصول سهگانه دوم: «لا تَطیبُ السُكنی اِلاّ بثلاث: الهواء الطیب، و الماء الغزیر العذب و الأرض الخَوّارة»[14]؛ زندگی جز با سه امر گوارا نخواهد شد؛ اول هوای پاكیزه، دوم آب فراوان و سوم سرزمین نرم و حاصلخیز. بنابراین انتخابِ محلِّ سكونتِ مناسب، مایه پاكی حیات و لطافت روح و جسم میشود. پیام این امام همام (علیهالسلام) كه ریاست مذهب جعفری (علیهالسلام) به نام آن حضرت (علیهالسلام) است، ایرانی آباد، آزاد و مستقل را رهنمون شد.
نموداری از آن ترغیب را میتوان از حدیث معروفی كه امام صادق (علیهالسلام) از امام باقر (علیهالسلام) از پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل فرمود، استنباط كرد: «لو كان العلم منوطاً بالثریا لتناوله رجال من فارس»[15]؛ اگر دانش به پروینِ سپهر بسته و آویخته شده باشد، مردان ایران، كه در پرتو قرآن و عترت، «به زیر آورند چرخ نیلوفری را»، به آن خواهند رسید.
رسالت پیروان مکتب امام صادق (ع)
رسالت پیروان راستین مكتب امام صادق (علیهالسلام) در این عصر، ضمن حمایت همه جانبه از نظام اسلامی و نیز مساعدتهای فرهنگی، اقتصادی، نظامی و مانند آن، در این است كه شبههشناسی كنند و بعد از وقوفِ علمیِ کامل بر همه جوانب آن، متخصّصانه به پاسخ بپردازند تا لوح طاهر نسل نو را که در سرزمین طاغوتیان آلوده شده است، به بركت اهل بیت عصمت (علیهمالسلام) معطّر و دلپذیر نمایند: «طِبْتُم و طابت الأرضُ الّتی فیها دُفنتُم»[16]، و آنها را از آسیب التقاط، كژاندیشی و انحراف محفوظ بدارند.
البته در این زمینه باید توجه داشت که عنصر محوری در منبع معرفت دینی، همانا عقل برهانی و نقل معتبر است كه پایگاه قرآنی و جایگاه روایی مُتقن دارد. امام صادق (علیهالسلام) گذشته از ارشاد عمومی، تدریس خصوصی نیز داشت تا طالبانِ علم را كه اوحدی دوران خود بودهاند، به كمال علمی برساند. آنگاه مأمور نقدِ شبهات گونهگون شوند.
اکنون چون همگان نسبت به ساحت نبی مكرّم (صلی الله علیه و آله و سلم) وام داریم و تنها اجر رسالت آن حضرت مودّت خاندان وحی و طهارت است: ﴿قل لا أسئلكم علیه أجراً اِلاّ المودّة فی القربی﴾[17] و دوستی آن ذوات قدسی در اعتقاد قلبی و عمل بدنی ظهور دارد، لازم است عموم مشتاقان نظام الهی و جویندگان علوم دینی در نشر مآثر و گسترش آثار اسره عصمت (علیهمالسلام) كوشا بوده و باشیم.
[1] ـ سوره حشر، آيه 21.
[2] ـ سوره واقعه، آيه 79.
[3] ـ الكافي، ج1، ص32.
[4] ـ همان، ص 50.
[5] ـ سوره توبه، آيه 122.
[6] ـ سوره بقره، آيه 269.
[7] ـ بحار الانوار، ج1، ص215.
[8] ـ سوره توبه، آيه 122.
[9] ـ سوره ص، آيه 26.
[10] ـ سوره فاطر، آيه 28.
[11] ـ نهج البلاغه، خطبه 176.
[12] ـ همان.
[13] ـ تحف العقول، ص 321.
[14] ـ تحف العقول، ص 320.
[15] ـ بحار الانوار، ج1، ص195.
[16] ـ الاقبال بالاعمال، ص 646.
[17] ـ سوره شوري، آيه 23.